خواستم به خانه ان بيايم وجواب اين سوال طوفاني را بدهم ليک گفتم بهتر است دوستان بي خبر نباشند تکرارميکنمارام معتقد است هدف خدايي شدن است ما امانتي داريم از خدايمان که همان روح الهي است هر کدام از ما ذره اي ازان روح را يدک ميکشيم و به همان اندازه صفات زيبايش را آرام معتقد است به همان اندازه که خدايش را دوست ميدارد بايد بنده اي خدا را نعمتهاي خدا را وهر آنچه رنگي از خدا دارد دوست بدارد وقتي به اندازه نشستن کنار دست شخصي در اتوبوس در قبالش مسئوليت ميابي چه جاي سوال اگر درخواست دوستي را اجابت کني که بيش از اينها بر گردنت حق دارد ؟اتفاقا چون شما از خودم سوال کردم ارامش طوفاني را به اين حرفها چه کار اما خوب که نگاه کردم ديدم هر جه که بنگري رد قدمهاش هست حتي در جزئي ترين خاطرات کودکي اين خاطرات ارام را بيشتر به ياد او انداخت به ياد بودنش به ياد حضور گرمش بنده هاي خدا توي اين دنياي مجازي با نام خواهر وبرادربراي اين طوفاني معني ميابند کلمات خدمتگزاران حقير انسانند در قيد واژه نيستم ...اميد که بازهم ارام را از سوالات طوفانيت بي نصيب نگذارييا حق