سلام به خواهر خوبم
شايد اونموقع زياد طوفاني بوده
به هر حال ما منتظريم
يا علي
سلام خواهر مهربانم
اميدوارم حالتون خوب باشه
نبينم دلتنگ باشيد...
خدا بزرگ و دوست داشتنيه
دوستاش رو هم خيلي دوست داره
دوست هاي خدا بيمه هستن
خدا هميشه كنارشون و هميشه بهشون كمك مي كنه
نگران نباشيد
خدا هميشه دوستون داره
همين كه به يادش هستيد يعني اون خواسته ...
راستي شما هم مكه ميريد
اميدوارم كه قسمت شما هم بشه
خوش باشيد و عاشق
يا حق
سلام
آپ كن ديگه.منتظر طوفانيم.
رقص اشك به روزه...
سلام عليكم آبجي طوفاني ولي آرام خودم خوبيد شما؟ درس مي خونيد خوب؟
امشب رفتم تئاتر دوباره ، يه تئاتر به اسم _ پرندگان بي پر _ بد نبود ارزش داشت ديدنش . كار جديدي بود .
بد اون تئاتري كه تهران تئاتر شهر رفتم _ كه اولين تئاترم بود _ به تئاتر علاقه مند شدم . امشب هم دومين تجربه ي تئاتري رو تجربه كردم !!
نمي گم چرا آپ نمي كني . به دو دليل ،يكي اينكه نمي خوام دوباره لقب _ توبه فرمايان _ بهم بخوره و دليل ديگه اينكه اينجا هر وقت دلت خواست نمي توني بنويسي .
هر جا هستي موفق باشي آبجي
مي بينم كه توفان قشنگي راه انداختي آبجي!
دل ما رو هم به تلاطم انداخت
دعا مي كنم آرامش قبل از توفانت به آرامش بعد از توفان منتهي بشه
تا کي خودمان را به خدا زور بگوئيم؟
هي ژست بگيريم که : ما هم خود ِ اوئيم
باز مثل اينكه آرامش اينجا بهم خورده و طوفاني شده
انشاءالله كه رفع خستگي بشه
خبر نداشتم كاشان هستيد و الا هماهنگ مي كردم براي ديدار
اميد به فرداهاي ديگر
خداييش من هم خستهام!
ولي بهت نمياد آرام باشي !
سلام منم مثل توبودم با تمام اين خسته گيا اما راه رو از راهدان پرسيدم و دستمو جلوي در خونه كسي كه خدا امر به اطاعتش كرده دراز كردم يعني امام زمان
گرفتي، دستمو دراز كردم نه اينكه بزارم تو جيبمو بگم دستمو بگير
اونم گرفت چون خيلي كريمه حالا ديگه خسته نيستم خيلي هم سرحالم چون كسي رو پيدا كردم كه با عالم عوضش نميكنم
سلام، خوبي آرام عزيز؟ با امتحانات چطوري. يه نفرو سفارش كردم هواشو داشته باشي، داري يا ... ! ببخشيد كه كمتر ميام و به بلاگت سر مي زنم. ميدونم كه اوضاع و احوال منو مي دوني. موفق باشي
سلام به آرام طوفاني
به وبتون خيلي ارادت دارم البته فقط به وبتون.....چون حرفهاي پاك اينجا رد و بدل مي شه...
در مورد اينكه خيلي وقته احساسش نمي كنم نظرم اينه كه داره از دور نگات مي كنه...داري امتحان مي شي....
ممنون ميشدم اگه....
به زودي رقص اشك با حس نوشتن من به روز مي شه....
اصلا دوست ندارم درباره ي حرفات بنويسم ، اينجور حرفها رو فقط بايد خوند نباس حرفي روشون زد .
يا رب نظر تو برنگرددبرگشتن روزگار سهل است