اين روزها سكوت شايد بهترين راه باشد براي اثبات بودن...اثبات زندگي...
زيرا در جائيكه انسانيت زنجير شده ي عواميت است...
در جائيكه اسلام علوي در بند اسلام اموي و صفوي ست...
در جائيكه ملاك برتري انسان ها زر و زور و خون و نژاد و...
در جائيكه ايمانمان را با محك منافع مي سنجند...
در جائيكه مسلمانيت را به كفر مي چسبانند و عقايد ناچسبشان را به دين...
در جائيكه ....
دوباره حالم بد شد...
اين روزها عجيب درگيرم...
و چه سبكبال شده ام...
چه راحت دل مي كنم...
چه سخت دل مي بندم...
بي تعلق...
بي نقاب....
بي مصلحت سنجي...
اين نوشته خودش يك پست شد
بگذار جمله ي اولم را تكميل كنم...
اين روزها سكوت شايد بهترين راه باشد براي اثبات بودن...اثبات زندگي...
اين روزها رفتن شايد بهتر از ماندن باشد
شايد كه نه
حتما بهتر است
اين را بارها گفته ام
در راهي كه پاياني برايش متصور نيستي
در سرزميني كه ساماني برايش نمي شناسي
ماندن و سامان گرفتن چه ابلهانه به نظر مي رسد...