سلام
اطاعت . چشم قربان . هر چي تو بگي آقا . راضيم كن به رضايت .
اين روزها حال و هواي بله قربان گفتن است به حضرتش .
صبر مي كني و جواب نفست را مي دهي كه : دوست دارم .
شب زنده داري . ابوحمزه ثمالي .
اين روزها ، هر روز كه مي گذرد بيشتر احساس كوچكي مي كنم ...... در مقابل بزرگيش .
و .... و .... هر چه مي گذرد دلم بيشتر مي گيرد . كاش شب 21 هيچ وقت نمي رسيد . كاش هيچ كس با تيزي شمشيرش به 21 رمضان مفهوم نمي داد . كاش امسال قدر امام زمانمان را مي دانستيم ، تا نيمه شعبان امسال به سالمرگي سالهاي پيش دچار نمي شد و آقايمان مي آمد . ولي چه كنم كه ما آرام نشستيم . آقايمان نيامد . و حال مجازاتمان 21 رمضان است .
هر چه مي گذرد ، دلم بيشتر مي گيرد . بايد به استقبال شهادت آقائي بروم كه دوستش دارم ولي نمي شناسمش .
با تمام احترامي كه به دل مسكوتت قائلم حرف هايم را زدم تا همراه تو به سكوت روم .