• وبلاگ : آرامش طوفاني
  • يادداشت : بر لبم جز قيامت نام تو نيست !
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + سوسن 

    واقعا افتضاح است از شما چنين چيز كوچكي ...................

    متاسفم

    + همراه 
    سلام...از آرامش توفاني كه وبلاگت بهم داد ممنونم

    از وبلاگت خيلي خوشم اومد..نمي دونم چرا احساس کردم توچلچراغ مي خوني..همينجوري..!بازم بهت سر مي زنم.فعلا خداحافظ

    پاسخ

    سلام به قول نزار قباني: شعرهاي عاشقانه ام بافته ي انگشتان توست پس هرگاه مردم شعري تازه از من بخوانند تو را سپاس ميگويند...هرچه هست نظر عنايت حضرتش بر اين قلم است وجز اين نيست چلچراغ... خاطرمه که زمستون قبل 4 شماره خوندم وديگه نخوندم! نميدونم چي باعث شده اما هر چي هست به دوستان چلچراغي ارادت دارم به خصوص ابراهيم رها يا ضابطيان که البته نميدونم هنوزم اونجان يا خير...اميد اين طوفاني به ديدار دوباره ي توست نازنين يا علي

    سلام آرام جان

    از وبلاگت خوشم اومد عزيز . تصميم دارم با حوصله مطالبت رو بخونم

    راستي سپيد مثل شب رو پيدا كردي؟

    بازم به من سر بزن

    منتظرم

    سلام

    خانه دلت را با پي عشق ، با ستون توكل ، با تير محبت ، با ملات صفا ، با آجر ايمان ، با سقف آرامش و با رنگ خلوص چنان بنا كن كه با زلزله گناه ويران نشود.

    التماس دعا

    سلام به آرام مهربان. ممنون که آمدي. خوشحالم که همچنان مينويسي. خوش باشي و ايام به کامت.

    پس براي ظهور آقايمان تلاش كنيم

    دعا كنيم

    عمل كنيم

    شايد اين جمعه بيايد شايد.

    التماس دعا

    يه نوشته زيبا وخودموني بهت تبريگ ميگم برا اين قلم زيباتون

    لوگوي وبلاگتونم خيلي قشنگه ....ارام

    همين ! و .............

    پاسخ

    سلامممنون از حضورت در آرامش طوفاني منتخب اون هفته اي پارسي بلاگ!لوگوي وبلاگ عکسي که يکي از دوستان به يادم انداخته از ساحل شمال ... دست او درد نکند با ايده ي قشنگش يا علي
    ...............
    پاسخ

    ......................................................
    + آنتيک 

    تو را چه مي شود آرام!!!!!!!!!!!!

    پاسخ

    سلام ميگفت خواهرم مي آيد اين طرفها آب وجارويي ميکريدم نميگذاشتيم زلفمان اينقدر آشفته باشد...هيچ نمي شود عزيز... اندکي طوفان وبعد آرامش ممنون که سري زدي اين طرفهايا حق
    از خدا پرسيدم:خدايا چطور مي توان بهتر زندگي کرد؟ خدا جوب داد:گذشته ات را بدون هيچ تاسفي بپذير،با اعتماد زمان حال ات را بگذران و بدون ترس براي آينده آماده شو.ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .شک هايت را باور نکن و هيچگاه به باورهايت شک نکن.زندگي شگفت انگيز است فقط اگربدانيد که چطور زندگي کنيد

    واي كه چه لذتي داره توي اين آرامش؛ طوفاني شدن

    توي اين طوفان هاي آرام .. توي اين آرامش هاي توفاني ... گاهي دعايي كن به ما در رخوت فرو رفتگان خسته

    الان فقط كامنت رو مي نويسم

    بعدش سر فرصت كل نوشته تو مي خونم

    چقدر دلم هواي توفان داره آرام جان

    پاسخ

    سلاماولا ماري مهربان به حکم مادرانگي هاش در حق ما هم مهرباني ميکند هميشهدوما ما قد همان ذره ي آبرومان دعا ميکنيم هميشه کلاس هم نميگذاريم که مثلا ما محتاجيم ! که همه محتاجند و ملتمس ... هرکه قد تبروش دعا کند در حق بيقه جاي دوري نمي رودالتماس دعا داريم خواهر جانممنون از حضورتيا حق
    به كسي چه، كه راز دل را بداند.
    پاسخ

    شايد هم تو راست بگويي...اما همين که امدي بعد از مدتها جاي سپاس دارد برادرسپاس

    با سلام و درود فراوان بر شما دوست عزيز و گرامي و درود بر قلم توانمند و هنرمندتان ،و تبريک عيد سعيد غدير خم ..عيد ولايت و امامت امير المومنين شير مرد تاريخ بشريت ..در ضمن باستحضار شما ميرساند کلبه درويشي حقير با مطلبي آموزنده با عنوان " عمل صالح و پاداش نيکو " بروز شده است ...خوشحال خواهم شد ديدن کنيد و نظرات خود را مرقوم فرمائيد ،مثل هميشه منتظر قدمهاي سبز و حضور گرمتان هستم ...آرزوي تندرستي و سعادتمندي شما را در تمامي مراحل زندگي دارم ......دهان بي زبان پند مي گفت و راز ....که اي بي نوا با بينوايي خود بساز ...غم از گردش روزگاران مدار...که بي من و تو بگردد بسي روزگار ...غم و درود و شادماني و خوشي نماند هر گز ....جزايي عمل من ماند و نام نيک تو ...در پناه حق و خدا نگهدارتان ................................................

    پاسخ

    سلامادب حکم ميکند ويژه تر تشکرکنم که شما اولين بار است قدم بر چشم اين طوفاني ميگذاريديا حق

    كاش مي شد از ميان ژاله ها / جرعه اي از مهرباني را چشيد / در جواب خوبها جان هديه داد/ سختي و نامهرباني را نديد / كاش ميشد با محبت خانه ساخت / يك اطاقش را به مرواريد داد / كاش مي شد آسمان مهر را / خانه كرد و به گل خورشيد داد / كاش ميشد بر تمام مردمان/ پيشوند نام انسان را گذاشت / كاش مي شد كه دلي را شاد كرد / بر لب خشكيده اي يك غنچه كاشت / كاش ميشد در ستاره غرق شد / در نگاهش عاشقانه تاب خورد/ كاش مي شد مثل قوهاي سپيد / از لب درياي مهرش آب خورد / كاش ميشد جاي اشعار بلند / بيت ها راساده و زيبا كنم/ كاش مي شد برگ برگ بيت را / سرخ تر از واژه رويا كنم/ كاش ميشد با كلامي سرخ و سبز / يك دل غمديده را تسكين دهم/

    واي شرمنده .... آرام در كلبه‏ي ما بوده و من غافل از او .... بازم شرمنده
    پاسخ

    غفلت رسم آدمهاست اگر برش داري انگار چيزي کم ميشود از جوهرمان ! :)
       1   2      >