سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آرامش طوفانی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

آجرک الله بانو...

    نظر

 

              

  سلام بانو

نه آنکه فکر کنی امسال آرام محرم را یادش رفته نه! چند بار نوشتم برای این دریای طوفانی اما هر بار نمیدانم چرا دستم به گذاشتنش نرفت به قول دوستی انگار بعضی حرفها نمیخواهند بیایند این طرفها !

امشب فقط آمدم بگویم :

                              آجرک الله بانوی نیلوفری شام غریبان

        

آمدم بگویم ببخش اگر حتی بار این مصیبت را کم که نکردم هیچ زیاد هم کرده ام

آمدم بگویم اگر همه ی محرم وصفر زمزمه میشود حسین اگر توی این دو ماه مدام نام حسین (ع) وابالفضل(ع) ورد زبانهاست ؛ یک امشبی فقط برای تو ست بانو

امشب فقط نام شما آدم را آرام میکند یاد صبر شما آدم را امیدوار میکند یاد نگاه شما آدم را زنده نگه میدارد اخر این همه مصیبت یک جا ؛مگر میشود بشنوی و اینچنین آرام باشی

اما بانو بگو تو را به خدا بگو کدامین شانه امشب پناه گریه تان بود ؟اخر شما اگر داغ پیامبر(ص) را دیدی حسین بود

اگر پهلوی شکسته وصورت کبود مادر دیدی شانه ی حسین برای گریه بود

اگر فرق پدر را شکافته دیدی نگاه برادرانه ی حسین بود

اگر جگر پاره پاره ی حسن(ع)را دیدی دست حسین زیر شانه هات بود

اما ............ بانو تو را به جان عون ومحمد بگو امشب سر بر شانه ی که گذاشتی که اینچنین طوفان وجودت آرام گرفت ؟ بگو به زمین چه گفتی که بر خور نلرزید؟ بگو به اسمان چه گفتی که به زمین نیامد ؟خورشید را چه گفتی که از سوزش این داغ نسوخت؟

 بگذار حدس بزنم شانه های خدا امشب اشک شما رامیزبان بود؛ نه؟ باشد ...نگو بانو !اما هرچه بوده خوب پناهی بوده خوب ملجائی بوده انقدر که شما هیچ ندیدید جز زیبایی خوشا به حال نگاهت بانو

اصلا یک سوال دیگر اینرا بپرسم میروم به خدا ... بانو بگو خدا در گوشت چه گفت که اینچنین نفرین در دهانت نچرخید ؟ من که میدانم اگر یکی از ان کاشهایی که شنیده ام در دلتان نگه داشته اید سبز میشد الان منتظر قیامت نبودیم !!؛که همان لحظه که بر روی تل ایستاده بودید کوهها همچون پنبه ی حلاجی شده میشد وخورشید وماه در هم فرو میشد وآسمان سیاه و... اما بانو ؛با همه ی نادانی ام میدانم که خدا توی گوشت چیزهایی گفت که ... نکند همانی را گفت که به ماهم پیغام داده ؟؟؟؟؟

آری بانوی خمیده ی شب عاشورا میدانم ؛میدانم همه چیز را نمیشود به ماها بگویید اما بگذارید لا اقل دل خوش کنم به اینکه شما هم به همانی امید دارید که ما

این طالب بدم مقتول کربلا..........................................

اخ بانوبانو بانو .............. کاش قدر شما صبور بودم من وسکوت وصبوری ؟؟؟من وتحمل دوری؟؟؟؟ خسته ایم بانو به خدا ، خسته ایم طاقت دوری نمانده به جان حسینت اگر این همه سال شنیدیم در گودال قتلگاه چه گذشته وزنده ایم هنوز، به امید همان انی اعلم مالا تعلمون است .اگر صدای فرشته ها که گفتند اتجعل فیها من یفسد فیها ویفسک الدما را نشنیده میگیریم به شوق شنیدن این نداست که :

این المعد لقطع دابرالظلمه

این معزالاولیا ومذل الاعدا

مدام زمزمه میکنیم:

بقیه الله خیر لکم

به خدا کاسه ی صبر لبریز است هر سال که میگذرد میگویم همین امسال را طاقت بیار همین امسال را ؛به خدا می آید اما ... میدانم بانو، میدانم که ماها مانع این تاخیریم اما شما که میدانی ،میدانی ما  هر چه میکنیم از سر نادانی است

بانوی مهربانم نمیگویم امشب دستی که بر سر رقیه کشیدی بر سر این طوفانی هم بکشی اما تورا به جان حسین که میدانم دنیایی بوده برایتان ( پیامبر بوده علی بوده فاطمه بوده حسن بوده ...) به اقایمان بگو بیایند بگو همه ی امیدمان اوست

بگو اگر زنده ایم ونفس میکشیم زیر بار این مصیبت، به امید این است که کلاس اول بهمان گفتند می آید انهم زیر باران!

بگو اگر چه هل من ناصر ینصرنی حسین(ع) بی جواب ماند وروسیاهیش مانده بر ما، داریم تمام تلاشمان را میکنیم که این بار روسفید شویم میخواهیم ندای  یالیتنی کنا معکمان این بار خالص باشد

بانو ... به آقایمان بگو بیاید وبرایمان دعا کن از امتحان سر افکنده بیرون نیاییم

   اللهم ارنی الطلعه الرشیده والغره الحمیده واکحل ناظری  بنظره منی الیه و

                                           عجل فرجه...